لهراسب که کیخسرو او را جانشین خود کرده است پسری دارد موسوم به گشتاسب که چون از پدر رنجیده می‌شود به خاک روم می‌رود و داستان عشق او باکتایون دختر قیصر اتّفاق می‌افتد. بعد از آن که به ایران بازگشته به جای پدرش می‌نشیند، زردشت به پیغمبری ظهور می‌کند. ارجاسب پادشاه چین و توران از این که ایرانیان دین خود را تغییر داده اند و به جای بتکدة نوبهار آتشکده زردشت را قبلة خود ساخته‌اند برآشفته لشکر به ایران می‌کشد پهلوان ایران پیشوای زردشتیان در این جنگها اسفندیار پسر گشتاسب است. ارجاسب لشکر به بلخ برده لهراسب را می‌کشد و دختران گشتاسب را به اسارت می‌برد. اسفندیار می‌آید و لشکر ارجاسب را شکست می‌دهد و از برای باز آوردن خواهران خویش به جانب توران می‌رود در راه هفت‌حادثه از برای‌او روی‌می‌دهد که‌هفت‌خان اسفندیار‌نامیده می‌شود. بدین ترتیب:

  1  کشتن گرگان

2 جنگ با شیران

3 هلاک کردن اژدها

  4   کشتن گنده پیرجادو

  5  پیکار با سیمرغ

  6 نجات از برف و سرما

7 عبور از دریا و رسیدن به رویین دز

این هفت ماجرا با هفت پیش آمد رستم بی شباهت نیست.